مادر خسته از كار به خانه امد.پسر بزرگش  جلو دويد و گفت :تامي كوچولو روي ديوار اتاق تازه رنگ شده  شما نقاشي كشيده است.مادر عصباني شد.بر سر تامي فرياد كشيد وتمام ماژيك هايش را دور ريخت. ده دقيقه بعد وقتي مادر وارد اتاق شد دلش گرفت و اشك در چشمانش حلقه زد.او يك قلب بزرگ ديد كه داخلش نوشته بود:(مادر دوستت دارم)

دسته ها : داستان كوتاه
چهارشنبه 26 11 1390 19:23

:چرا معلم پشت سر هم به تخته ميزند؟      براي اينكه بچه ها چشم نخورند

دسته ها : لبخند
چهارشنبه 26 11 1390 19:16

beauty is in the eye of the beholder.

دسته ها : ENGLISH
چهارشنبه 26 11 1390 19:13

در نماز زماني كه دو زانو مينشينيد روي رگهاي ماهيچه اي پا فشار مي ايد.رگهايي كه در ان حفره هاي لانه كبوتري وجود دارد.خون جمع شده در اين حفره ها به واسطه فشار رو به بالا انتقال داده ميشود و اين حالت ضد واريس مي باشد.

دسته ها : علمي
چهارشنبه 26 11 1390 19:8

دانش اوز سال اول راهنمايي فرزانگان كرج(تيز هوشان)

دسته ها : گوناگون
چهارشنبه 26 11 1390 19:3

روزي مردي پشت بام خانه اش را اسفالت مي كندوبرايش سرعت گير هم ميگذارد.

دسته ها : لبخند
سه شنبه 25 11 1390 17:44

when the cat,s away the mice will play.

دسته ها : ENGLISH
سه شنبه 25 11 1390 17:40

گرد و غباري كه در گوشه و كنار خانه جمع ميشود بيشتر از پوست هاي مرده اي است كه از بدن جدا شده اند.نوعي كنه از اين گردوغبار تغذيه مي كند.

دسته ها : علمي
سه شنبه 25 11 1390 17:30

ديروز يكي از  شيشه هاي   عينك دوستم افتاده بود و خودش نفهميده بود.يكي از همكلاسي ها هرچي  خواسته بود با اشاره بهش بفهمونه نتونسته بود.همه تعجب كرده بوديم .ازش پرسيديم  چطور نفهميدي؟ گفت اخه همون چشمي بود كه نمرش صفر بود! 

دسته ها : خاطرات مدرسه
سه شنبه 25 11 1390 17:23

توماس اديسون دو هزار الياژ مختلف  را براي اختراع  لامپ ازمايش كرد.وقتي هيچ كدام جواب نداد دستيارش با ناراحتي گفت:ما هيچ چيز جديدي ياد نگرفتيم.ولي اديسون با تعجب جواب داد :نه ما  خيلي چيزها ياد گرفتيم.ما اكنون ميدانيم كه دو هزار آلياژ وجود دارند كه نمي توانند درلامپ روشنايي ايجاد كنند.

دسته ها : داستان كوتاه
سه شنبه 25 11 1390 17:15

گريب فروت همان ليموست فقط از شانسش خوب استفاده كرده(اسكار وايلد)

دسته ها :
دوشنبه 24 11 1390 18:56


دسته ها :
دوشنبه 24 11 1390 17:22
X