مادر خسته از كار به خانه امد.پسر بزرگش جلو دويد و گفت :تامي كوچولو روي ديوار اتاق تازه رنگ شده شما نقاشي كشيده است.مادر عصباني شد.بر سر تامي فرياد كشيد وتمام ماژيك هايش را دور ريخت. ده دقيقه بعد وقتي مادر وارد اتاق شد دلش گرفت و اشك در چشمانش حلقه زد.او يك قلب بزرگ ديد كه داخلش نوشته بود:(مادر دوستت دارم)
:چرا معلم پشت سر هم به تخته ميزند؟ براي اينكه بچه ها چشم نخورند
در نماز زماني كه دو زانو مينشينيد روي رگهاي ماهيچه اي پا فشار مي ايد.رگهايي كه در ان حفره هاي لانه كبوتري وجود دارد.خون جمع شده در اين حفره ها به واسطه فشار رو به بالا انتقال داده ميشود و اين حالت ضد واريس مي باشد.
دانش اوز سال اول راهنمايي فرزانگان كرج(تيز هوشان)
روزي مردي پشت بام خانه اش را اسفالت مي كندوبرايش سرعت گير هم ميگذارد.
گرد و غباري كه در گوشه و كنار خانه جمع ميشود بيشتر از پوست هاي مرده اي است كه از بدن جدا شده اند.نوعي كنه از اين گردوغبار تغذيه مي كند.
ديروز يكي از شيشه هاي عينك دوستم افتاده بود و خودش نفهميده بود.يكي از همكلاسي ها هرچي خواسته بود با اشاره بهش بفهمونه نتونسته بود.همه تعجب كرده بوديم .ازش پرسيديم چطور نفهميدي؟ گفت اخه همون چشمي بود كه نمرش صفر بود!
توماس اديسون دو هزار الياژ مختلف را براي اختراع لامپ ازمايش كرد.وقتي هيچ كدام جواب نداد دستيارش با ناراحتي گفت:ما هيچ چيز جديدي ياد نگرفتيم.ولي اديسون با تعجب جواب داد :نه ما خيلي چيزها ياد گرفتيم.ما اكنون ميدانيم كه دو هزار آلياژ وجود دارند كه نمي توانند درلامپ روشنايي ايجاد كنند.
گريب فروت همان ليموست فقط از شانسش خوب استفاده كرده(اسكار وايلد)